مهم نیست که چقدر زندگی ناامید کننده به نظر می رسد. در حال حاضر، کارهای بسیاری وجود دارد که می توانید برای بهتر شدن حالتان انجام دهید. برای کمک به بهبود افسردگی فرزند یا دوستتان از راهکارهای گفته شده در این مطلب استفاده کنید.
افسردگی نوجوان چیست؟
سالهای نوجوانی می توانند بسیار سخت باشند و احساس غم و ناراحتی در هر لحظه بسیار عادی است. اما اگر این احساسات از بین نروند و آنقدر شدید باشند که احساس ناامیدی و درماندگی کنید، ممکن است دچار افسردگی شده باشید.
افسردگی نوجوانان بسیار فراتر از احساس موقتی ناراحتی و ناامیدی است. این یک بیماری خلقی جدی و ناتوان کننده است که می تواند نحوه فکر، احساس و عملکرد زندگی روزمره شما را تغییر دهد و باعث ایجاد مشکل در خانه، مدرسه و زندگی اجتماعی تان شود. وقتی افسرده هستید، ممکن است احساس ناامیدی و انزوا کنید و به نظرتان می رسد که هیچ کس شما را درک نمی کند. اما افسردگی در نوجوانان به مراتب بیشتر از آنچه فکر می کنید شایع است.
حتما بخوانید: آیا افسردگی ارثی است و اگر درمان نشود چه اتفاقی می افتد؟
افزایش فشارهای درسی، چالشهای اجتماعی و تغییرات هورمونی سالهای نوجوانی باعث می شود که حدود یک نفر از هر پنج نفر، در دوران نوجوانی دچار افسردگی شود. پس شما تنها نیستید و افسردگی شما نشانه ضعف یا نقص شخصیت نیست.
ممکن است احساس کنید که ابر سیاه افسردگی هرگز بلند نمی شود اما اینطور نیست. کارهای زیادی وجود دارد که می توانید برای کمک به خود در بهبود علائم، به دست آوردن تعادل و احساس مثبت، بدست آوردن انرژی و همچنین امید بیشتر انجام دهید.
اگر فرزند افسرده ای دارید، باید بدانید که افسردگی نوجوانان یک مشکل جدی برای سلامتی است که فراتر از حالات خلقی است. شما به عنوان یک والد، می توانید به فرزند خود عشق، محبت و راهنمایی هایی بدهید که با کمک آن بر افسردگی غلبه کند و به زندگی عادی خود برگردد.
علائم و نشانه های افسردگی نوجوانان
ابراز حالات افسردگی از طریق کلمات دشوار است و همه ی افراد آن را به یک شیوه تجربه نمی کنند. برای برخی از نوجوانان، افسردگی با احساس ناراحتی و ناامیدی مشخص می شود. برای برخی دیگر، این یک حالت عصبانیت مداوم یا آشفتگی است یا به سادگی احساس “پوچی” بیش از حد است. با این حال، افسردگی بر همه ی افراد تأثیر می گذارد، اما علائم متداولی وجود دارد که ممکن است تجربه کنید:
- دائماً احساس تحریک، ناراحتی یا عصبانیت می کنید.
- دیگر هیچ چیز سرگرم کننده به نظر نمی رسد، حتی فعالیتهایی که قبلاً عاشق آنها بودید. بعبارت دیگر هیچ علاقه و انگیزه ای برای انجام آنها ندارید.
- شما نسبت به خود احساس بدی می کنید. احساساتی مانند بی ارزشی، گناهکار بودن، یا به نوعی احساس می کنید به دنیا آمدن شما “اشتباه” بوده است.
- بیش از حد می خوابید یا خواب کافی ندارید.
- به الکل یا مواد مخدر روی آورده اید تا بدین وسیله سعی کنید حالاتی را که احساس می کنید تغییر دهید.
- شما دچار سردردهای مکرر، غیر قابل توضیح یا دردهای جسمی یا مشکلات دیگری هستید.
- هر چیزی حتی مسایل جزئی موجب گریه ی شما می شود.
- نسبت به انتقادات بسیار حساس هستید.
- بدون اینکه آگاهانه تلاش کنید یا قصد آن را داشته باشید، چاق یا لاغر شده اید.
- در تمرکز، تفکر یا به خاطر سپردن چیزها مشکل دارید. به همین دلیل نمراتتان کم شده و یا با افت تحصیلی مواجه شده اید.
- احساس درماندگی و ناامیدی می کنید.
- و در نهایت اینکه در حال فکر کردن به مرگ یا خودکشی هستید. (اگر چنین است، فوراً با کسی صحبت کنید!)
همچنین بخوانید: علائم افسردگی در نوجوانان و روش جدید تست آن چیست؟
مقابله با افکار خودکشی
اگر احساسات منفی ناشی از افسردگی به حدی شدید شود که بجز آسیب رساندن به خود یا دیگران، نتوانید هیچ راه حل دیگری بیابید، باید سریعاً از کسی کمک بگیرید. درخواست کمک بخصوص زمانیکه در میان چنین احساسات شدیدی قرار دارید، می تواند بسیار دشوار باشد اما بسیار مهم است که به شخصی که به او اعتماد دارید، مثلاً یک دوست، عضو خانواده یا معلم، دسترسی پیدا کنید.
اگر احساس می کنید که کسی را برای گفتگو ندارید یا فکر می کنید صحبت با یک غریبه برای شما آسان تر است، به یک روانشناس یا روانپزشک مراجعه نمایید. اگر فردی را پیدا کنید که بتواند احساساتتان را درک کند، قادر خواهید بود اعتماد بنفس خود را بدست آورید و خود را بازیابی کنید.
همیشه برای هر مشکلی یک راه حل وجود دارد، حتی اگر در آن زمان نتوانید آن را پیدا کنید. بسیاری از افرادی که از اقدام به خودکشی جان سالم به در برده اند می گویند که آنها این کار را انجام داده اند زیرا به اشتباه احساس می کردند راه حلی برای حل مشکلاتشان وجود ندارد. در آن زمان، آنها نمی توانند راه دیگری برای خروج از مشکلات ببینند و فکر می کنند که مرگ تنها راه نجات است. به یاد داشته باشید هر چقدر احساس بدی داشته باشید، این احساسات از بین می روند و دایمی نخواهد بود.
داشتن افکار آسیب رسانی به خود یا دیگران، به این معنا نیست که شما انسان بدی هستید. افسردگی می تواند افکار و احساساتی در شما بوجود آورد که خارج از شخصیت شما است. هیچ کس حق ندارد در مورد شما قضاوت کند یا اعمالتان را محکوم کند. پس اگر به اندازه کافی شجاعت دارید درباره مشکلات و نیات خود با کسی صحبت کنید.
اگر احساسات شما غیرقابل کنترل است، به خود بگویید که ۲۴ ساعت قبل از هر اقدامی صبر کنید. این می تواند به شما فرصت می دهد تا واقعاً فکر کنید و از احساسات نیرومندی که باعث رنجش تان می شود فاصله بگیرید. در طی این مدت ۲۴ ساعته، سعی کنید با کسی (بجز افراد افسرده) صحبت کنید. قبل از اقدام به هر کاری ابتدا با فرد قابل اعتمادی تماس بگیرید و در مورد قصد خود با او صحبت کنید.
اگر می ترسید نتوانید خود را کنترل کنید، هرگز تنها نمانید. حتی اگر نمی توانید احساسات خود را به زبان بیاورید، فقط در مکان های عمومی بمانید، با دوستان یا اعضای خانواده تان در ارتباط باشید و یا به سینما بروید. هر کاری که می توانید انجام دهید تا از تنهایی و در معرض خطر قرار گرفتن شما جلوگیری شود.
چرا من افسرده ام؟
علیرغم آنچه ممکن است به شما گفته شده باشد، افسردگی به دلیل عدم تعادل شیمیایی در مغز ایجاد نمی شود که با دارو قابل درمان باشد. در عوض افسردگی ناشی از ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی است. از آنجا که سالهای نوجوانی می تواند زمان آشفتگی و عدم اطمینان از آینده باشد، به احتمال زیاد با فشارهای زیادی روبرو خواهید شد که می تواند به بروز علائم افسردگی شما کمک کند. این فشارها ممکن است از تغییرات هورمونی گرفته تا مشکلات خانه یا مدرسه و یا سؤالاتی درباره اینکه چه کسی هستید و چه اهمیتی دارید متغیر باشد.
در صورت داشتن سابقه افسردگی در خانواده یا قرار گرفتن در معرض آسیب های دوران کودکی، مانند از دست دادن والدین یا سوء استفاده جسمی یا عاطفی، به احتمال زیاد در سن نوجوانی، دچار افسردگی خواهید شد.
حتما بخوانید: نتایج جدیدترین تحقیقات در دنیا! آیا افسردگی درمان قطعی دارد؟
عوامل خطر افسردگی در نوجوانان
عوامل خطری که می تواند باعث بروز یا تشدید افسردگی در نوجوانان شود عبارتند از:
- ابتلا به بیماری جدی، درد مزمن یا ناتوانی جسمی
- داشتن سایر بیماری های مربوط به بهداشت روان مانند اضطراب، اختلال در خوردن غذا، اختلال یادگیری یا اختلال کم توجهی-بیش فعالی (ADHD)
- مصرف الکل یا مواد مخدر
- مشکلات تحصیلی یا خانوادگی
- مورد آزار و اذیت قرار گرفتن از سوی دیگران
- ضربه و آسیب شدید ناشی از خشونت یا سوءاستفاده
- داشتن اتفاقات استرس زا در زندگی، مانند طلاق والدین یا فوت یک دوست عزیز
- تنهایی و عدم حمایت اجتماعی
- اتلاف وقت زیاد در رسانه های اجتماعی و شبکه های مجازی
اگر مورد آزار و اذیت قرار گرفته اید …
استرس و فشار ناشی از زورگویی، چه از طریق اینترنت، چه در مدرسه و چه در جاهای دیگر بسیار دشوار است. این می تواند شما را ناتوان، ناامید و شرمنده کند و خطر افسردگی را افزایش دهد. اگر مورد آزار و اذیت قرار گرفتید، بدانید که این تقصیر شما نیست.
مهم نیست که یک قلدر چه می گوید یا چه می کند، شما نباید از خود یا احساساتتان شرمنده شوید. زورگویی نوعی سوءاستفاده است و لازم است با آن مقابله کنید. شما سزاوار احساس امنیت هستید و به احتمال زیاد به کمک احتیاج دارید. از دوستان و بزرگسالانی که به آنها اعتماد دارید، کمک بگیرید. فرد قابل اعتماد شما می تواند معلم، مشاور، مربی یا والدین دوستتان باشد.
علت افسردگی شما هرچه باشد، نکات زیر می تواند در غلبه بر علائم، تغییر در احساسات و همچنین بازیابی مجدد احساس امید و شوق به شما کمک کند.
غلبه بر افسردگی نوجوانان
نکته ۱: با بزرگسالانی که به آنها اعتماد دارید صحبت کنید
افسردگی تقصیر شما نیست و خودتان عامل آن نیستید. با این حال ، شما کنترل بیشتری بر احساسات خود دارید و باید بدانید که اولین قدم درخواست کمک است.
صحبت با فردی در مورد افسردگی
به نظر می رسد که والدین به هیچ وجه قادر به کمک به فرزند افسرده شان نیستند، به خصوص اگر همیشه آنها را نادیده بگیرند یا از رفتارهایشان راضی نباشند. واقعیت این است که والدین از دیدن ناراحتی و بیماری فرزندانشان رنج می برند و قادر به تحمل این وضعیت نیستند. ممکن است آنها احساس ناامیدی کنند، زیرا از علت بیماری اطلاع ندارند یا نمی دانند چگونه به فرزند خود کمک کنند.
- اگر والدین شما به هر علتی قادر به کمک کردن نیستند یا اگر افسردگی تان از مشکلات خانوادگی ناشی می شود، یک بزرگسال دیگر را که به آن اعتماد دارید پیدا کنید (مانند یکی از بستگان، معلم، مشاور یا مربی). این شخص می تواند به شما در نزدیک شدن به والدینتان کمک کند یا به مسیر مورد نظر هدایت تان کند.
- اگر واقعاً کسی را ندارید که بتوانید با او صحبت کنید، از مشاوران و پزشکان کمک بگیرید. آنها می توانند مشکلاتتان را تشخیص دهند و به شما کمک کنند.
- سعی کنید در مورد همه چیز با فرد مورد نظر صحبت کنید، به خصوص اگر افکار آسیب رساندن به خود یا دیگران را دارید. درخواست کمک، شجاعانه ترین کاری است که می توانید انجام دهید و اولین قدم در راه رسیدن به احساس بهتر است.
اهمیت پذیرش و به اشتراک گذاشتن احساسات
باز کردن صحبت در مورد اینکه چه احساسی دارید می تواند دشوار باشد، به ویژه هنگامی که احساس افسردگی، شرمساری یا بی ارزشی می کنید. مهم است که به یاد داشته باشید که بسیاری از افراد با احساساتی از این قبیل می جنگند. افسرده بودن بدان معنا نیست که شما ضعیف و بی ارزش هستید یا اساساً انسان خوبی نیستید. پذیرش احساسات و گشودن بحث در مورد آنها با شخصی که به او اعتماد دارید به شما کمک می کند احساس تنهایی کمتری کنید.
صحبت در مورد افسردگی با نزدیکان و عزیزانتان موجب می شود آنها بیشتر مراقب شما باشند. اگر بتوانید این شجاعت را به دست آورید که با فردی صحبت کنید، بیماری تان می تواند برطرف شود یا بهبود یابد. برخی فکر می کنند صحبت کردن در مورد احساسات غم انگیز باعث بدتر شدن حال آنها می شود، اما برعکس این قضیه همیشه درست است. به اشتراک گذاشتن نگرانی های خود با شخصی که به حرف هایتان گوش می کند بسیار کمک کننده است. آنها لازم نیست که بتوانند شما را “اصلاح” کنند بلکه فقط باید شنوندگان خوبی باشند.
حتما بخوانید: بهترین حیوانات خانگی برای نوجوانان +۵ نکته مهم
نکته ۲: سعی نکنید از دیگران کناره بگیرید چون این باعث تشدید افسردگی می شود
افسردگی باعث منزوی شدن افراد می شود. انسان افسرده دوست ندارد کسی را ببیند یا بیرون برود، همچنین جدا شدن از رختخواب برای او مشکل است. اما منزوی شدن فقط افسردگی را بدتر می کند. بنابراین سعی کنید خود را وادار کنید که اجتماعی بمانید و در جمع ها حضور یابید. با ورود به جهان و ارتباط با دیگران، احتمالاً احساس بهبودی می کنید.
با دوستانی که باعث می شود احساس خوبی داشته باشید، ارتباط چهره به چهره برقرار کنید. خصوصاً کسانی که فعال، خوش بین و فهمیده هستند. از درگیری با کسانی که سوء استفاده از مواد مخدر یا الکل می کنند، شما را به دردسر می اندازند یا موجب احساس قضاوت یا ناامنی می شوند، دوری کنید.
در فعالیتهایی که از آنها لذت می برید (یا به آن عادت کرده اید) وارد شوید. درگیر شدن فرد افسرده در فعالیت های خارج از برنامه، ممکن است غیرممکن بنظر برسد اما اگر این کار انجام گیرد احساس بهتری خواهید داشت. چیزی را که در گذشته از آن لذت می بردید انتخاب کنید، خواه این فعالیت یک ورزش، کلاس هنری، رقص یا موسیقی یا باشگاه رفتن بعد از مدرسه باشد. ممکن است در ابتدا احساس انگیزه نداشته باشید اما با شروع دوباره مشارکت، روحیه و اشتیاق شما افزایش میابد.
در کارهای خیر داوطلب شوید. کمک به دیگران یک ضد افسردگی طبیعی و تقویت کننده احساس خوشبختی است. شرکت داوطلبانه در کارهای خیر می تواند به شما در ارتباط مجدد با دیگران و جهان کمک کند و موجب احساس ارزشمندی شود.
از فضای مجازی فاصله بگیرید. استفاده زیاد از رسانه های اجتماعی در واقع می تواند شما را بدتر کند. برای مثال، مقایسه خود با خانواده های مرفه در رسانه های اجتماعی، فقط احساس افسردگی و انزوا ایجاد می کند. به یاد داشته باشید: مردم همیشه نکات مثبت زندگی خود را بصورت آنلاین به اشتراک می گذارند و بر شک و ناامیدی هایی که همه ما تجربه می کنیم، قلم می زنند. حتی اگر شما فقط با دوستان صمیمی خود نیز بصورت آنلاین ارتباط برقرار می کنید، نمی تواند جایگزینی برای تماس حضوری باشد. تماس چشم در چشم، آغوش گرفتن یا حتی یک لمس ساده روی بازو از طرف یک دوست می تواند تفاوت زیادی در نحوه احساس شما ایجاد کند.
نکته ۳: سبک زندگی سالمی انتخاب کنید
انتخاب گزینه های زندگی سالم می تواند برای روحیه شما بسیار خوب باشد. مواردی مانند تغذیه ی سالم، ورزش منظم و خواب کافی می تواند به بهبود افسردگی کمک زیادی کند.
حرکت کنید! سطح اندورفین بدن پس از انجام فعالیت های ورزشی افزایش میابد که این باعث می شود فوراً احساس خوشبختی کنید. فعالیت بدنی می تواند به اندازه داروها یا درمان های شیمیایی افسردگی موثر باشد، بنابراین درگیر ورزش شوید، دوچرخه سواری کنید یا به یک کلاس رقص بروید. هر فعالیتی می تواند به شما کمک کند! اگر تمایلی به ورزش ندارید، با یک پیاده روی روزانه کوتاه شروع کنید و بتدریج آن را گسترش دهید.
به تغذیه ی خود اهمیت دهید. داشتن یک رژیم غذایی ناسالم می تواند احساس ضعف و خستگی شما را بیشتر کند و این باعث تشدید علائم افسردگی می شود. غذاهای آشغال، کربوهیدراتهای تصفیه شده و میان وعده های شیرین بدترین غذاها برای افسردگی محسوب می شوند! آنها ممکن است شما را سریعا سیر و راضی کنند اما در طولانی مدت علایم افسردگی را بدتر می کنند. اطمینان حاصل کنید که رژیم غذایی تان حاوی میوه ها و سبزیجات زیاد و متنوع و غلات کامل است. در مورد رژیم غذایی مناسب و مغذی خود با والدین، پزشک یا پرستار مدرسه صحبت کنید.
از مصرف الکل و مواد مخدر دوری کنید. ممکن است در تلاش برای رهایی از احساسات خود و بهبودی موقت، به مصرف مواد مخدر یا الکل روی بیاورید. باید آگاه باشید که مصرف مواد در وهله اول فقط باعث طولانی تر شدن افسردگی تان خواهد شد. مصرف الکل و مواد مخدر همچنین می تواند میل به خودکشی را افزایش دهد. اگر به الکل یا مواد مخدر معتاد هستید، از یک مشاور یا فرد دیگری کمک بخواهید. برای کمک خواستن از دیگران مردد نباشید چون گذشت زمان موجب وابستگی بیشتر و تشدید علایم بیماری تان می شود.
هر شب هشت ساعت خواب داشته باشید. احساس افسردگی در نوجوانی به طور معمول خواب فرد را مختل می کند. اگر خواب شما خیلی کم یا خیلی زیاد باشد، روحیه ی خود را از دست می دهید. اما می توانید با اتخاذ عادات خواب سالم، برنامه بهتری برای خوابیدن داشته باشید.
حتماً بخوانید: جدیدترین راههای جلوگیری از افسردگی در کودکان و نوجوانان چیست؟
نکته ۴: استرس و اضطراب تان را مدیریت کنید
برای بسیاری از نوجوانان، افسردگی با استرس و اضطراب همراه است. استرس، تردیدها یا ترسهای بی دلیل می تواند انرژی هیجانی شما را تحت تأثیر قرار دهد، بر سلامت جسمی تان تأثیر بگذارد، سطح اضطراب را بالا ببرد و باعث افسردگی شود.
اختلال اضطراب می تواند به روش های مختلفی بروز یابد. شاید شما حملات اضطرابی شدیدی را متحمل شوید که بدون هیچ هشدار قبلی رخ می دهند، ناگهان در کلاس دچار وحشت می شوید، افکار غیرقابل کنترل و مزاحمی دارید یا با نگرانی مداوم زندگی می کنید. از آنجا که اضطراب افسردگی را بدتر می کند (و بالعکس)، کمک به هر دو شرایط مهم است.
نکاتی در مورد مدیریت استرس
مدیریت استرس در زندگی شما با شناسایی منابع استرس آغاز می شود:
- اگر به نظر می رسد امتحانات یا کلاس های درسی تان بسیار زیاد هستند، با یک معلم یا مشاور مدرسه صحبت کنید یا راه هایی برای بهبود نحوه مدیریت وقت خود بیابید.
- اگر نگران سلامتی خود هستید و احساس می کنید نمی توانید در این مورد با والدین خود صحبت کنید (مثلا ترس از بارداری یا مشکل دارویی دارید) به یک کلینیک مراقبت پزشکی یا به پزشک مراجعه کنید. یک متخصص بهداشت می تواند شما را به سمت درمان مناسب راهنمایی کند (و در صورت لزوم به شما کمک کند تا به والدین خود نزدیک شوید).
- اگر در روابط، دوستی ها یا مشکلات خانوادگی درگیر هستید یا با آنها روبرو می شوید، مشکلات خود را با مشاور مدرسه یا یک درمانگر حرفه ای در میان بگذارید. ورزش، مدیتیشن، آرامش عضلانی و تمرینات تنفس از دیگر راه های خوب مقابله با استرس هستند.
- اگر افکار منفی و نگرانی های مزمن شما در استرس روزمره تان نقش دارند، می توانید برای از بین بردن این عادت و بهبودی مجدد ذهن نگران خود، قدم هایی بردارید.
حتما بخوانید: جدیدترین و بهترین راههای درمان افسردگی مزمن وحاد نوجوانان (با دارو و بدون دارو)
چگونه می توانم به دوست افسرده ام کمک کنم؟
ممکن است دوستی داشته باشید که به افسردگی او مشکوک باشید. اما از کجا بفهمیم این فقط یک مرحله گذرا یا موقت نیست؟ برای پاسخ به این سوال، به دنبال علائم هشدار دهنده افسردگی نوجوانان باشید:
- دوست شما نمی خواهد کارهایی را انجام دهد که در گذشته به آن علاقه داشته است.
- دوست شما شروع به استفاده از الکل یا مواد مخدر یا رابطه با افراد بد می کند.
- دوست شما از رفتن به کلاس ها و فعالیت های بعد از مدرسه اجتناب می کند.
- دوست شما در مورد بد بودن، زشت بودن، احمق بودن یا بی ارزش بودن صحبت می کند.
- دوست شما شروع به صحبت در مورد مرگ یا خودکشی می کند.
نوجوانان معمولاً بیشتر از والدین یا سایر بزرگسالان به دوستان خود متکی هستند، بنابراین شما باید اولین و مهمترین فردی باشید که به دوستتان کمک می کنید. کارهایی که می توانید برای کمک به دوست افسرده تان انجام دهید عبارتنداز:
- دوست خود را وادار کنید تا با شما صحبت کند. شروع گفتگو در مورد افسردگی می تواند دلهره آور باشد، اما می توانید یک چیز ساده بگویید: “مثل همیشه بنظر نمیرسی! آیا مشکلی داری و کاری از دست من بر می آید؟”
- سعی کنید بیشتر شنونده باشید تا گوینده. دوست شما فقط به کسی احتیاج دارد که به حرف هایش گوش دهد و هوادار او باشد. سعی کنید بجای سرزنش کردن و نصیحت کردن او، به درد و دل هایش گوش کنید و شنونده ی خوبی باشید.
- دوست خود را تشویق کنید تا از افراد دیگر کمک بخواهد. از دوست افسرده خود بخواهید که با والدین، معلم یا مشاور صحبت کند. این ممکن است برای دوست تان ترسناک باشد که با یک بزرگسال مشکلات خود را در میان بگذارد اما این پیشنهاد می تواند کمک زیادی به او بکند. صحبت با یک فرد متخصص، می تواند روند بهبودی را تسریع کند.
- در دوران سختی در کنار دوستتان باشید. افسردگی می تواند باعث شود افراد کارهای دردناک یا عجیبی انجام دهند. اما دوست شما در زمان افسردگی دوران سختی را پشت سر می گذارد، بنابراین سعی کنید در کنار او باشید. اگر به دوستتان کمک کنید، می تواند به فرد قبلی و مورد علاقه شما تبدیل شود. در ضمن مطمئن شوید که دوستان یا اعضای خانواده نیز از او مراقبت می کنند. به احساسات دوستتان اهمیت دهید و برای او احترام قایل شوید.
- در صورت مشاهده ی افکار خودکشی، از کسی کمک بگیرید. اگر دوست شما شوخی می کند یا در مورد خودکشی صحبت می کند، دارایی خود را تقسیم می کند یا از دیگران خداحافظی می کند، سریعاً به یک فرد معتمد بگویید. تنها مسئولیت شما در این مرحله کمک به دوست تان است که نباید لحظه ای در آن مردد شوید. حتی اگر به دوست تان قول داده اید در این مورد با کسی صحبت نکنید، بهتر است قول خود را زیر پا بگذارید چون مسئله ی مرگ و زندگی در میان است. ناراحتی او از شما، بهتر از پایان تلخ خودکشی است.